همزیستی با مین ها، کابوسی برای مرزنشینان

هورنیوز – در تمام سال‌های گذشته، هرازگاه صدای انفجار مینی در یکی از استان‌های مرزی در هوا می‌پیچید و سوار بر امواج، به گوش می‌رسد و موج انفجارش رسانه‌ها را تکان می‌داد، تا هشدار دهد که باوجود گذشت بیش از ۳۰ سال از پایان جنگ، اگر ساکن یکی از مناطق مرزی در استان‌های غربی، شمال‌غربی و جنوبی‌غربی کشورمان باشی، هنوز باید با احتیاط قدم از قدم برداری، با احتیاط کشاورزی و دامداری کنی و بااحتیاط کودکانت را برای بازی و سرگرمی روانه زمین‌ها و دشت‌های اطراف خانه کنی تا مبادا خار یکی از آن مین‌های نهفته در دل خاک،‌ زندگی را به کامت زهر کند.

 

چندی پیش لقمان خسروپور، فرماندار شهرستان ۱۲۰هزار نفری سردشت که نامش با جنگ و انفجار مین‌های پس از جنگ بدجور گره خورده، گفت قرار است ۵۱منطقه اولویت‌دار از اراضی آلوده به مین این شهرستان تا پایان سال پاکسازی شود.

 

خبر روی خروجی سایت ایرنا نشسته بود و مشاهده‌اش کافی بود تا این جرقه را در ذهن روشن کند که مگر عملیات پاکسازی مناطق آلوده به مین هنوز به پایان نرسیده یا این‌که چه تعداد مین هنوز در لایه‌های پنهان خاک جاخوش کرده‌اند و مرزنشینان ما تا چه زمانی باید با ترس و لرز روی خاک آبا و اجدادی خود راه بروند و زندگی کنند؟

 

جست‌وجوهای ما برای رسیدن به پاسخ این پرسش به دو روایت متفاوت از تعداد مین‌های کاشته شده در دل زمین در طول جنگ تحمیلی ختم شد؛ اول آماری که مورد استناد مسؤولان است و حکایت از کاشت ۱۶میلیون مین در دل زمین دارد که بخشی از آنها خنثی شده‌است و دوم گزارشی که کمیسیون حقوق‌بشر کانون وکلای دادگستری مرکز پیرامون مین‌زدایی در کشور در ۱۴ فروردین امسال به مناسبت ۴ آوریل؛ روز جهانی آگاهی‌سازی از مخاطرات مین منتشر کرد. بر‌اساس این گزارش، ایران پس از مصر دومین کشور آلوده به مین در جهان است و مین‌ها و مواد منفجره باقی مانده از هشت سال جنگ تحمیلی که در طول ۱۱۰۰ کیلومتر مرزهای غرب و جنوب‌غرب کشورمان و در منطقه‌ای به وسعت چهار میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار کاشته شده، قریب به ۲۰ میلیون مین تخمین زده شده‌است.

 

این مین‌ها در پنج استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان و به‌ویژه شهرهای مرزی خرمشهر، سوسنگرد، بستان، مهران، دهلران، قصر شیرین، هویزه، نفت‌شهر، سومار، موسیان، آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، شوش، گیلان‌غرب، مریوان، سردشت، پیرانشهر، بانه و حتی شهرهای غیرمرزی چون بوکان، مهاباد و سقز پراکنده شده و با وجود پاکسازی‌های صورت گرفته که از سال ۱۳۶۶ توسط نیروهای ارتش و بسیج و سپاه آغاز شد و از سال ۱۳۸۳ به بعد برعهده مرکز مین‌زدایی کشور وابسته به وزارت دفاع قرار گرفت، همچنان حدود سه‌ میلیون هکتار از اراضی ایران، آلوده به مین است و بین ۱۵ تا ۱۶ میلیون مین در این اراضی جا مانده است.

 

مین‌های فرورفته در دل خاک، علاوه بر این‌که تاکنون ۱۰هزار قربانی (۳۰۰۰جانباخته و ۷۰۰۰نفر زخمی) در مناطق مرزی گرفته است، باعث شده بسیاری از مزارع لم‌یزرع، مراتع بدون استفاده و روستاهای زیادی متروکه شوند. به‌طور مثال بیش از ۱۸ روستای مسیر شلمچه به همین دلیل خالی از سکنه است و هیچ فعالیت کشاورزی و سکونتی در آنها صورت نمی‌گیرد. نکته قابل تامل اما این‌که طی سالیان گذشته (و به دلیل پاکسازی نشدن فوری)، مین‌های زیادی در اثر بارش برف و باران و سیلاب، جابه‌جا شده‌ و حتی تا چند متر در دل زمین فرو رفته و امر پاکسازی را بسیار سخت کرده‌اند.

 

عزم ملی می‌خواست که نداشتیم

درخصوص این‌که چرا کار پاکسازی مناطق آلوده با کندی بسیار همراه بوده و پس از گذشت چند دهه هنوز وضعیت قابل دفاعی ندارد، سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس به ما می‌گوید: چند عامل در این زمینه دخیل بوده و هست که این عوامل همچنان به قوت خود باقی است. اول و مهم‌ترین عامل نبود نقشه دقیقه جانمایی مین‌هاست. در حقیقت مین‌گذاری‌ها طبق یک نقشه دقیق صورت گرفته که اگر ما به آن دسترسی داشتیم، خنثی‌سازی راحت‌تر و سریع‌تر صورت می‌گرفت اما از آنجا که رژیم صدام تغییر کرد و دولت جدید اطلاعی از نقشه مین‌گذاری نداشت، ما هم تاکنون به این نقشه مهم دست نیافته‌ایم چراکه برخی از مین‌ها در لایه‌های زیرین خاک جانمایی شده‌اند و ردیاب‌های ما هم توانایی کشف آنها را ندارند. بحث بارش باران و جاری شدن سیلاب که هر ساله حجم زیادی از خاک را جابه‌جا می‌کند را هم اگر کنار عامل نبود نقشه بگذاریم، متوجه دلیل سخت و پیچیده‌شدن خنثی‌سازی مین‌های کاشته شده می‌شویم.

 

فلاحی، کمبود بودجه اختصاص داده شده به مساله مین‌زدایی را عامل بعدی عنوان کرده و می‌گوید: وقتی به آمار ۱۶ تا ۲۰ میلیون تعداد مین‌های کاشته شده از یک‌سو و رتبه دوم ایران پس از مصر در آلودگی به مین و تعداد جانباختگان و مصدومان انفجار مین که بیشتر آنها کودک هستند، نگاهی می‌اندازیم، متوجه اهمیت و حساسیت موضوع می‌شویم و این‌که باید عزم و بودجه‌ای ملی برای این کار بسیج و در نظر گرفته می‌شد، حال آن‌که چنین نشد و سرمایه‌گذاری صورت گرفته متناسب با حجم و اهمیت کار نبود.

 

نماینده مردم ایلام در مجلس، سومین عامل کندی خنثی‌سازی مناطق مین‌گذاری شده را بحث تجهیزات مدرن عنوان می‌کند و می‌افزاید: تیم‌های زیادی تاکنون برای پاکسازی مناطق مین‌گذاری شده، تشکیل شده که به‌دلیل نبود تجهیزات به روز و مدرن، نه‌تنها نتوانسته‌اند به اهداف منظور شده برسند که بعضا برخی از اعضای گروه‌های مین‌روبی هنگام کار، مجروح و شهید شده‌اند و همه اینها درحالی است که امروزه در دنیا از تجهیزات مدرن و قوی و حتی ربات استفاده می‌شود.

 

جشن‌های مکرر پایان پاکسازی

کندی کار پاکسازی میادین مین زمان جنگ، تاکنون محل بحث و انتقاد مسؤولان دیگری هم بوده، ازجمله نماینده وقت شهر مریوان و سروآباد در مجلس نهم که گفته بود وزارت دفاع کار خنثی‌سازی را از طریق مناقصه به افراد و شرکت‌هایی واگذار می‌‌کند که اغلب تخصص کافی‌ نداشته و فاقد امکانات فنی‌ هستند و پاکسازی را با روش‌های سنتی و به‌صورت آزمون و خطا انجام می‌دهند. البته حتما وزارت دفاعی‌ها نمی‌دانستند که چنین کار سنگینی را به دست چه کسانی سپردند، چرا که امید بسیاری به پایان یافتن این عملیات داشتند، چنان‌که براساس برآوردهایشان، بارها برای پایان پاکسازی وقت و تاریخ تعیین کرده و حتی در برخی شهرستان‌های مرزی جشن پایان پاکسازی برگزار کردند.

 

به‌طور مثال نماینده ویژه رئیس‌‌جمهور در امور پاکسازی مین در سال ۱۳۸۵ خبر داده بود که تا پایان سال ۱۳۸۶ کار پاکسازی مناطق آلوده به مین در استان کردستان به پایان می‌رسد. چند سال بعد، رئیس مرکز مین‌زدایی ایران با بیان این‌که کار پاکسازی برخی مناطق مانند مهران و دهلران با آلودگی بسیار بالا به پایان رسیده، گفت که پاکسازی کل مناطق آلوده در سال ۱۳۹۱به پایان می‌رسد. در همان سال‌ها وزارت دفاع و وزارت کشور هم اعلام کرده‌ بودند که دولت کار خنثی‌سازی میادین مین استان‌های کردستان، آذربایجان‌ غربی و کرمانشاه را به اتمام رسانده و این درحالی بود که طی تمام سال‌های گذشته تاکنون شاهد انفجارهای بسیاری حتی در همان مناطق پاکسازی شده بوده‌ایم.

 

پایان باز پایان پاکسازی

سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی و نماینده مردم ایلام در مجلس اما معتقد است که با شرایط کنونی نمی‌توان تاریخ مشخصی را برای پایان پاکسازی مناطق آلوده به مین در کشورمان اعلام کرد.

 

فلاحی در گفت‌و‌گو با جام‌جم تاکید می‌کند که به‌رغم این‌که کار پاکسازی از همان سال‌های ابتدایی پس از جنگ آغاز شده، با توجه به آمار ۱۶ تا ۲۰ میلیونی مین‌های کاشته شده در گستره چهارمیلیون هکتاری استان‌های مرزی، نمی‌توان پایانی برای پایان پاکسازی متصور شد، مگر این‌که اولا به نقشه جانمایی مین‌ها دسترسی پیدا کنیم، ثانیا بودجه و تجهیزات متناسب با این حجم عظیم کار تخصیص داده شود.

 

این نماینده مجلس که خود شاهد نابینا و قطع عضو شدن یکی از بستگانش در کودکی در ایلام بوده و درددل نگرانی مردم مناطق مرزی را با تمام وجود حس می‌کند، به ما می‌گوید باید برای این موضوع مهم فکری اساسی کرد چراکه ما تاکنون کلی شهید و مجروح در این خصوص داده‌ایم و از این پس هم علاوه بر ساکنان مناطق مرزی به‌ویژه روستاییان، جان عشایر که همواره به‌دنبال دام‌های خود در مراتع در حرکتند، جان مردمی که در قالب کاروان‌های راهیان نور به مناطق جنگی سفر می‌کنند و حتی جان آنهایی که برای جمع‌آوری ضایعات در این مناطق (حتی مناطق به ظاهر پاکسازی شده) تردد می‌کنند، در خطر است.

 

فلاحی تاکید می‌کند که دست‌کم می‌توان دوره‌های آموزشی جهت پیشگیری از رودررو شدن با سوانح انفجار مین و دوره‌های آسیب‌زدایی برای قربانیان این حوادث و خانواده‌های آنها برگزار کرد که از تالمات روحی و روانی پس از حادثه در امان باشند.

https://vaghayesanat.ir/705899کپی شد!
39
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *