در پی نشت گاز، خانه زوج جوان در خیابان 15 منبع آب اهواز فرو ریخت

اینجا جوانی به سوگ ویرانی خانه اش نشسته است

اینجا دیگر نوزاد ۳۳ روزه و دختر مهدکودکی نمی توانند با اسباب بازی هایشان، خانه سازی کنند و دیگر عطر غذای مادر از آشپزخانه فضای خانه را پر نمی کند.

وقایع صنعت – اینجا نه غزه است، نه لبنان و نه دشمن متخاصمی به آن حمله کرده است.

اینجا خیابان ۱۵ منبع آب ، انتهای خالدی ۴ جنب پلاک ۱۵۳ در کلانشهر اهواز است.

اینجا دیگر نوزاد ۳۳ روزه و دختر مهدکودکی نمی توانند با اسباب بازی هایشان، خانه سازی کنند و دیگر عطر غذای مادر از آشپزخانه فضای خانه را پر نمی کند.

اینجا نشت گاز زندگی یک خانواده را منهدم می کند و مادر و نوزاد تازه متولد شده اش را از زیر آوار زنده بیرون می کشند و مرد خانه که تازه شمع های ۲۷ سالگی اش را فوت کرده دیگر نمی تواند شاهد باز شدن در خانه توسط دخترش باشد تا او را به مهربانی و به رسم زندگی به آغوش بکشد.

از چند خیابان مانده تا به آدرس خانه میلاد محمد علی زاده برسیم، جریان حادثه تلخ موضوع نشت گاز و ویرانی خانه او را همه ی اهل محل می دانند، برو بالا، به سربالایی که رسیدی یه جایی ماشینتو پارک کن و از کوچه باریکه برو تو، خونه شون اونجاست.

با حسن و وهاب به محل می رسیم و پیرمرد و پیرزنی با زبان محلی آدرس را نشانمان می دهند، خودروها را پارک می کنیم و وارد کوچه باریکه می شویم، در زرد بی روح مقابل چشمانمان نمایان می شود، میلگردهایی که از آوار خانه بیرون آورده شده اند، ورودی کوچه بن بست باریک گذاشته شده اند.

به استقبالمان می آیند و بفرما می زنند در جایی که نام خانه بر آن گذاشته شده است، فقط در ورودی دارد و دیگر هیچ!!

خرواری از سنگ و آجر و بلوک روی هم ریخته شده و وسایلی که بی گمان دیگر کارایی لازم برای استفاده را ندارند و بوی تعفنی که گویا از مانده وسایل یخچال در زیر آوار است، همه جا را پر کرده است.

همسایه ها یکی یکی می آیند و می گویند نمی شود در این وضعیت میلاد را تنها بگذاریم، خدا رحم کرد برای زن و بچه اش اتفاقی نیفتاد و به فریادشان رسیدیم و نجات شان دادیم، اکنون زندگی تازه شکل گرفته میلاد نابود شده است و هر چه داشته است را از دست داده و نیازمند یاری و کمک مسئولین و مردم است.

یک روز همسر و فرزندانش خانه ی این همسایه هستند و روز دیگر خانه ی آن همسایه و خودش هم شبها در همین ویرانه ای که مشاهده می کنید می خوابد و حال و روز خوبی برای آنها نمانده است.

بعد میلاد می گوید: بارها به شرکت گاز زنگ زدم و اطلاع دادم که بوی گاز از کنتور می آید و نیاز به تعمیر و اصلاح دارد و هر بار مراجعه کردند، با گفتن این جمله که عادی است از کنار موضوع فوق گذر کردند، اما اتفاقی که نباید رخ می داد، متاسفانه رخ داد و بدلیل نشت و انفجار گاز، تمام زندگی من، همسرم و ۲ فرزندم از بین رفت.

به هر جا که فکر کنید سر زده ایم و استمداد طلبیده ایم، متاسفانه برخی به گونه ای برخورد کرده اند که واقعا جای تاسف دارد و برخی هم قول همکاری داده اند.

بغض در صدایش می افتد و می گوید: خیلی سختی کشیدم تا این زندگی ناچیز را جمع و جور کنم، نمی دانم عاقبت همسرم و فرزندانم چه می شود که در ابتدای زندگی شان، خانه شان ویران شد و هر چه داشتند از بین رفت.

میلاد که جای جای خانه را نشانمان می دهد و از اتفاق و حادثه تلخ رخ داده برای خودش و خانواده اش حرف می زند می گوید: من جوانم و قدرت کار کردن دارم و تلاشم را می کنم وسایل زندگیم را آرام آرام و با قناعت دوباره تهیه کنم، اما انتظار دارم مسئولین به کمک ما بیایند و مانع از آوارگی ما شوند، انتظار دارم شرکت گاز و بیمه جبران خسارت کنند و مکانی برای ما اجاره کنند تا بتوانیم زندگی مان را مجدد بسازیم.

شرایط به گونه ای نیست که بشود بیش از این در مکان ماند، به سجاد زنگ می زنم و می گویم، ای کاش زنگ نمی زدی و نمی گفتی برای گزارش به این خانه بروم، روزم خراب شد از بغض جوانی که می گوید زندگیم نابود شد و زن و بچه ام آواره.

خیرین جهت کمک به این خانواده می توانند با شماره تلفن ۰۹۹۶۰۲۰۵۰۰۶ تماس حاصل فرمایند.

https://vaghayesanat.ir/714346کپی شد!
4
 
اخبار پیشنهادی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *