جاسکِ ناتمام؛ رویای نفتی استراتژیک یا پروژهای روی کاغذ؟

وقایع صنعت – تورج دهقانی، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس، اعلام کرده پایانه نفتی جاسک تا پایان امسال بهطور کامل به بهرهبرداری خواهد رسید. او در جریان بازدید میدانی از این پایانه و نشست با پیمانکاران، از پیشرفت مناسب بخش فراساحلی طرح خبر داد و گفت: با نصب تاسیسات دریایی باقیمانده، طرح آماده بهرهبرداری کامل خواهد بود.
اما این نخستینبار نیست که وعده بهرهبرداری از این طرح راهبردی داده میشود. تیرماه ۱۴۰۰، دولت دوازدهم در حالی پایانه صادراتی جاسک را افتتاح کرد که بررسیها نشان میداد بخش مهمی از تجهیزات کلیدی همچون گویهای شناور (SPM) هنوز تکمیل و نصب نشدهاند. برخی منابع مستقل و رسانهها از افتتاح نمادین و نمایشی این پروژه خبر داده بودند؛ افتتاحی که بیشتر رنگ و بوی تبلیغاتی داشت تا عملیاتی.
پایانه نفتی جاسک آخرین حلقه از زنجیره بزرگ طرح انتقال نفت خام از گوره به جاسک است؛ پروژهای به طول هزار کیلومتر که قرار بود وابستگی ایران به تنگه هرمز را کاهش دهد و راهی برای صادرات نفت از سواحل مکران و دریای عمان باز کند.
این طرح از سالها پیش در برنامهریزی کلان کشور جای داشت و ریشه آن به دهه ۶۰ و حتی دوران جنگ برمیگردد؛ زمانی که بهدلیل تهدیدات امنیتی در خلیج فارس، نیاز به ایجاد مسیرهای جایگزین برای صادرات نفت احساس شد. با این حال، اجرای عملی آن تا سالهای اخیر به تعویق افتاد. اجرای عملی آن در دهه ۹۰ و با مشارکت پیمانکارانی نظیر شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی(فراساحل) و شرکت گاما آغاز شد.
دهقانی در اظهارات اخیر خود تاکید کرده که برای سرعتبخشی به پیشرفت طرح باید جبهههای کاری اولویتدار تعریف شود. او همچنین بر لزوم تمرکز بر بخش خشکی، از جمله سامانههای میترینگ و اتاقهای کنترل تاکید کرده است. این در حالی است که در سالهای گذشته نیز بارها درباره وجود گلوگاههای اجرایی، تاخیر در نصب تجهیزات، چالشهای تامین مالی و کمبود هماهنگی بین پیمانکاران هشدار داده شده بود.
در شرایطی که ایران با تحریمهای نفتی و فشارهای صادراتی مواجه است، راهاندازی پایانهای مستقل در سواحل مکران میتواند یک مزیت استراتژیک مهم باشد. اما اگر همان خطاهای گذشته از جمله افتتاح ناقص، نصب نشدن تجهیزات کلیدی یا بهرهبرداری بدون زیرساختهای لازم تکرار شود، این مزیت میتواند به ضد خود تبدیل شود یعنی هزینهتراشی سنگین بدون دستاورد عملیاتی.
پرسش اساسی اینجاست که آیا اینبار نیز پروژه در موعد وعدهدادهشده تکمیل خواهد شد یا بار دیگر باید شاهد بهرهبرداری زودهنگام و ناکارآمد باشیم؟ اگر پایش مستمر و رفع گلوگاهها همانقدر که گفته میشود، در عمل نیز جدی گرفته نشود، چشمانداز صادرات نفت از جاسک همچنان در ابهام خواهد بود.