از هدررفت ۱.۳ میلیارد دلاری تا سراب نیروگاهسازی

وقایع صنعت – مشکل ناترازی برق و گاز، معضلی ریشهدار است که بخشی از آن به سوء مدیریت و کوتاهی دولتها در سالیان اخیر و بخش دیگر به عدم اصلاح ساختارهای تولیدی در صنایع بازمیگردد. کارخانههایی با مصرف انرژی معادل چند شهر بزرگ، به جای تمرکز بر ریشهیابی و ارائه راهکارهای پایدار، صرفاً به انتقاد و تهدید به تعطیلی یا اخراج کارکنان بسنده میکنند که این رویکرد تنها به تشدید مشکلات در آینده منجر خواهد شد.
در سالیان اخیر، صنایع فولادی در مواجهه با بحران انرژی، به احداث نیروگاههای برق روی آوردهاند. با این حال، این سرمایهگذاریهای عظیم و پرهزینه، نه تنها گرهگشای مشکلات اصلی آنها نبوده، بلکه در مواردی نظیر فولاد مبارکه، به انحراف از رسالت اصلی یعنی تولید فولاد و تمرکز بر تولید انرژی (از احداث نیروگاه برق تا ادعای بهرهبرداری از میادین گازی برای تأمین نیاز زمستان) منجر شده است.
سایر واحدهای فولادی نیز با وجود بهکارگیری سازوکارهای پیچیده برای تأمین آب، برق و گاز، همچنان در تابستان ۱۴۰۴ تا دو الی سه روز در هفته با قطعی انرژی مواجه بودند. این تجربه به وضوح نشان میدهد که رویکرد کنونی در دستیابی و مصرف انرژی در این صنعت ناکارآمد است. آمارهای منتشر شده از سوی ایمیدرو در سال گذشته، پرده از بخش دیگری از این معضل برمیدارد: صنایع فولادی نیمی از برق دریافتی خود را هدر میدهند. این هدررفت در بخشهای کوره قوس تا ۵۰ درصد، نورد گرم ۴۰ درصد و آکگلومراسیون ۶۰ درصد گزارش شده است. ارزش این میزان اتلاف برق حدود ۱.۳ میلیارد دلار برآورد میشود؛ رقمی که میتوان با آن چهار نیروگاه سیکل ترکیبی مدرن کلاس F با ظرفیت ۱۸۰۰ مگاوات احداث کرد.
ارقام مذکور مؤید آن است که مشکل اصلی صنایع فولاد لزوماً در کمبود تولید برق نیست؛ بلکه در ساختارهای فرسوده و عدم بهینهسازی مصرف انرژی نهفته است. با نوسازی و بهکارگیری فناوریهای بهروز، این صنایع نه تنها میتوانند از سرمایهگذاریهای سنگین و بعضاً بیهوده در تولید انرژی بینیاز شوند، بلکه منابع مالی را به بخشهای مولدتر هدایت کنند. این چالش به ویژه در کارخانههایی با زیرساختهای قدیمیتر نظیر ذوبآهن بیشتر به چشم میخورد.
این در حالی است که ادعای صنایع فولاد مبنی بر “بازی رسانهای” بودن این آمارها، در مقابل حقایق ارقام مصرفی بیاعتبار به نظر میرسد. برای تولید هر تن فولاد در ایران، حدود ۷۰۰ مترمکعب گاز طبیعی، ۷ مترمکعب آب و ۸۰۰ کیلووات ساعت برق مصرف میشود. این در حالی است که مجمع جهانی فولاد مصرف تنها ۲ مترمکعب آب را برای تولید هر تن فولاد کافی میداند. در این راستا، علی نیکوکار، کارشناس اقتصادی، به نکتهای تأملبرانگیز اشاره میکند: «صنعت فولاد سالانه ۲۱ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند که به دلیل تبخیر، برگشتناپذیر است. این در حالی است که کل مصرف سالانه ۸۵ میلیون ایرانی تنها ۷ میلیارد مترمکعب است. علاوه بر این، صنایع فولادی ایران ۷۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی برق مصرف میکنند که معادل مصرف چند شهر بزرگ است.» با چنین آمار و شواهد متقنی، انکار مصرف بالای انرژی و منابع توسط صنایع فولادی کشور نیازمند ارائه اسناد و مدارک به مراتب قویتر و معتبرتری است.
نکته قابل توجه دیگر، قیمت ارزان انرژی مصرفی در این صنعت است. در حالی که بخش خصوصی برای تأمین انرژی ناچار به پرداخت هزینههای بالاتری است، بخش دولتی و انحصاری فولاد از یارانههای پنهان بهرهمند است. آمارهای سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که ایران در میان ده کشور برتر تولیدکننده فولاد جهان، ارزانترین برق صنعتی را به این بخش ارائه میکند. از این رو، ادعاهایی نظیر ساخت نیروگاه توسط فولاد مبارکه، بیش از آنکه راهحلی واقعی باشد، به نظر میرسد صرفاً اقدامی پرهزینه برای نمایش رسانهای است. راهکار حقیقی، نه در سرمایهگذاریهای موازی و غیرتخصصی در تولید انرژی، بلکه در اصلاح ساختارهای فرسوده و بهینهسازی مصرف نهفته است؛ رویکردی که منجر به ذخیرهسازی و استفاده کارآمدتر از منابع موجود خواهد شد.