اتلاف گاز در شبکه، تقریباً برابر مصرف کل پتروشیمی است

ناترازی گاز در ایران تنها یک مسئله فنی نیست؛ بحرانی است که به ساختار مصرف، سیاست‌های غلط قیمت‌گذاری و نبود تنوع سوخت بازمی‌گردد.

وقایع صنعت – میثم فتحی‌محب، کارشناس حوزه نفت و پتروشیمی، با اشاره به ریشه‌های ناترازی گاز در کشور گفت: ناترازی گاز در ایران مسئله‌ای چندبعدی است که بخش مهمی از آن به ساختار مصرف و قیمت‌گذاری بازمی‌گردد. گازی که از میدان پارس جنوبی استخراج می‌شود، ترکیبی از گازهای متان، بوتان و سایر گازهای سنگین‌تر و میعانات است، اما موضوع اصلی ناترازی مربوط به گاز متان است؛ همان گازی که در شبکه شهری، نیروگاه‌ها، صنایع فولاد، گلخانه‌ها و سایر مصارف سوختی استفاده می‌شود.

فتحی‌محب تصریح کرد: «صنعت پتروشیمی تنها حدود ۹ درصد از گاز متان کشور را مصرف می‌کند و از این میزان نیز کمتر از ۴ درصد به‌عنوان خوراک به کار می‌رود. این یعنی سهم صنعت پتروشیمی از گاز کشور بسیار ناچیز است، اما همین بخش کوچک ۴۵ درصد از کل درآمدهای گازی کشور را ایجاد می‌کند.»

تا زمانی که گاز تنها سوخت کشور باشد، ناترازی ادامه دارد

به گفته او، ریشه اصلی ناترازی گاز در وابستگی بیش از حد به گاز طبیعی و نبود سبد متنوع انرژی در کشور است:«از زمانی که میدان گازی پارس جنوبی کشف شد، کل نظام انرژی کشور به سمت گاز متمایل شد. ما حتی دورافتاده‌ترین نقاط کشور را گازکشی کردیم، بدون آنکه برای جایگزین‌های انرژی یا الگوی مصرف برنامه داشته باشیم. این تصمیم باعث شد وابستگی سنگینی به گاز شکل بگیرد.»

این کارشناس افزود: «در کنار این وابستگی، قیمت‌گذاری نادرست انرژی موجب شد انگیزه‌ای برای بهینه‌سازی مصرف وجود نداشته باشد. وقتی گاز با قیمت ارزان در اختیار بخش‌های خانگی، تجاری و صنایع کوچک قرار می‌گیرد، هیچ ضرورتی برای اصلاح الگوی مصرف حس نمی‌شود. نتیجه این وضعیت، اتلاف گسترده انرژی و هدررفت در شبکه انتقال است.»

فتحی‌محب گفت: «طبق برآوردها، میزان گاز هدررفته در شبکه انتقال کشور، تقریباً معادل کل گاز مصرفی صنعت پتروشیمی است؛ مشخص نیست این گاز چی می شود، این حجم از گاز در مسیر انتقال یا در اثر نشتی از بین می‌رود، بدون اینکه اصلاً مشخص شود کجا رفته است.»

او تأکید کرد: «در سال‌های گذشته سیاست‌هایی مانند قانون هدفمندی یارانه‌ها با هدف واقعی‌سازی قیمت انرژی اجرا شد، اما این برنامه‌ها هیچ‌گاه به سرانجام نرسیدند. هنوز هم بخش خانگی و غیرمولد، گاز را با قیمتی بسیار پایین‌تر از ارزش واقعی مصرف می‌کند، در حالی که صنایع مولد مانند پتروشیمی با محدودیت شدید گاز مواجه‌اند.»

فتحی‌محب در پایان با انتقاد از این الگوی ناعادلانه گفت:«وقتی کمتر از ۴ درصد گاز کشور که به عنوان خوراک به پتروشیمی‌ها می‌رسد، نیمی از درآمدهای گازی ایران را تأمین می‌کند، یعنی در سیاست‌گذاری انرژی، مسیر را اشتباه رفته‌ایم. تا زمانی که مصرف غیربهینه، قیمت‌گذاری غلط و اتلاف در شبکه ادامه دارد، ناترازی گاز پابرجا خواهد ماند و آسیب آن به بخش مولد و ارزی کشور می‌رسد.»

میثم فتحی‌محب با اشاره به تأثیر مستقیم ناترازی گاز بر صادرات غیرنفتی کشور گفت: «در حالی که کل صادرات کشور بین ۵۰ تا ۵۵ میلیارد دلار است، تنها ۱۳ میلیارد دلار آن متعلق به پتروشیمی‌هاست؛ اما همین بخش حیاتی اکنون با کمبود شدید گاز روبه‌رو است. قطع یا کاهش گاز این واحدها در نیمه دوم سال، اثر مستقیم بر بازار ارز و قیمت‌ها دارد، زیرا بخش عمده‌ای از ارز در دسترس کشور از محل صادرات پتروشیمی تأمین می‌شود.»

واحدهای متانولی ناچارند وارد دوره‌های خاموشی شوند

او افزود: «هم‌زمان با سرد شدن هوا و افزایش مصرف خانگی، واحدهای متانولی ناچارند وارد دوره‌های خاموشی یا شات‌دان شوند. این تعطیلی‌ها به‌دلیل دو عامل رخ می‌دهد: نخست، قطع گاز به‌علت ناترازی شبکه و دوم، گران‌ترین نرخ گاز خوراک در میان صنایع جهان. در چنین شرایطی تولید دیگر توجیه اقتصادی ندارد.»

فتحی‌محب با اشاره به اثر این روند بر بازار ارز کشور توضیح داد:«پتروشیمی‌ها به‌اصطلاح سرشیر ارز کشور هستند؛ یعنی در دسترس‌ترین و مطمئن‌ترین منبع تأمین ارز برای دولت. در شرایط تحریم، که وارد کردن ارز از مسیرهای رسمی دشوار است، ارز پتروشیمی کشور را از بحران‌های ارزی متعددی نجات داده است. با این حال، حالا واحدهایی که ارزآورترین بخش کشورند، در تأمین گاز دچار محدودیت‌اند و همین موضوع موجب کاهش عرضه ارز و فشار بر نرخ ارز در بازار می‌شود.»

این کارشناس ادامه داد: «در بخش متانولی کشور، ظرفیت اسمی تولید حدود ۱۵.۵ میلیون تن است اما در عمل تولید به کمتر از ۱۰ میلیون تن رسیده است. حدود ۶۰ درصد از این افت تولید به دلیل قطعی گاز در ماه‌های سرد سال رخ می‌دهد. وقتی خوراک در اختیار نباشد، چرخ تولید و صادرات نیز متوقف می‌شود.»

فتحی‌محب با تأکید بر ضرورت اصلاح سیاست‌های انرژی گفت:«کشورهای دیگر برای جلوگیری از چنین بحران‌هایی، سبد متنوع انرژی دارند. مثلاً ترکیه با نوسان قیمت جهانی، بین گاز و گازوئیل جابه‌جا می‌شود. در ژاپن، نفت سفید (Heating Oil) همچنان یکی از سوخت‌های خانگی متداول است. در آمریکا و اروپا نیز مردم از ترکیبی از گاز، نفت، برق و زغال‌سنگ استفاده می‌کنند. اما در ایران، تقریباً همه بخش‌ها — از نیروگاه‌ها تا منازل — به گاز وابسته‌اند؛ بیش از ۹۰ درصد برق کشور با گاز تولید می‌شود و این وابستگی شدید، ریسک ملی ایجاد کرده است.»

وابستگی به گاز تهدید امنیت ملی و اقتصاد کشور

وی هشدار داد: «وابستگی بیش از حد به گاز نه‌تنها اقتصادی نیست، بلکه امنیت ملی را هم تهدید می‌کند. اگر در شرایط بحرانی یا جنگی، میدان پارس جنوبی مورد هدف قرار گیرد، کشور به‌دلیل نبود جایگزین سوخت دچار فلج انرژی می‌شود. بنابراین باید تنوع سوخت را جدی گرفت تا هم مصرف مدیریت شود و هم صنایع استراتژیک از جمله پتروشیمی، فولاد و سیمان حفظ شوند.»

فتحی‌محب در پایان به مسئله فنی میدان پارس جنوبی اشاره کرد و گفت:«از سال ۱۴۰۶ تا ۱۴۰۷ تولید این میدان به اوج می‌رسد و پس از آن، با افت فشار طبیعی و کاهش شیب تولید مواجه خواهیم بود. حتی اجرای پروژه فشارافزایی که حدود ۱۷ تا ۲۰ میلیارد دلار هزینه دارد، فقط می‌تواند روند افت را کندتر کند، نه متوقف. بنابراین، باید از حالا به فکر توسعه میادین جدید و تنوع‌بخشی به سبد انرژی کشور بود تا هم درآمدهای ارزی پایدار بماند و هم ارزش افزوده ناشی از گاز، به جای سوختن، در چرخه تولید و اشتغال کشور بازگردد.»

راه نجات از ناترازی گاز، تنوع سوخت و واقعی‌سازی قیمت انرژی است

وی با تأکید بر ضرورت اصلاح سیاست‌های مصرف انرژی گفت:«تا زمانی که گاز به‌عنوان تنها سوخت اصلی کشور شناخته می‌شود، ناترازی و بحران‌های فصلی ادامه دارد. باید بپذیریم که مردم در مناطق مختلف کشور می‌توانند از سوخت‌های جایگزین استفاده کنند و نیازی نیست همه مناطق از گاز شبکه سراسری بهره‌مند باشند.»

او توضیح داد: «اگر از ابتدا برای انتقال و توزیع گاز مایع یا نفت سفید مکانیزمی طراحی می‌کردیم، بسیاری از روستاهای دورافتاده نیازی به گازکشی نداشتند و مصرف سوخت نیز بسیار بهینه‌تر می‌شد. مثلاً اگر در هر روستا یک تانکر کوچک گازوئیل یا نفت سفید ۲۰۰ لیتری نصب شود، می‌تواند نیاز گرمایی خانوارها را برای مدت طولانی تأمین کند؛ بدون آنکه شبکه انتقال گاز را تحت فشار بگذارد.»

فتحی‌محب با اشاره به راهکارهای عملی افزود:«کشور باید هم‌زمان به سمت تنوع‌بخشی به سبد انرژی و اجرای پروژه‌های بهره‌وری حرکت کند. یعنی از یک سو، مردم را با ابزارهای قیمتی و فرهنگی به صرفه‌جویی و اصلاح الگوی مصرف تشویق کند، و از سوی دیگر، سوخت‌های جایگزین را در اختیارشان قرار دهد. این کار باعث می‌شود گاز بیشتری برای خوراک صنایع و پتروشیمی‌ها باقی بماند و صادرات کشور حفظ شود.»

این کارشناس درباره برنامه‌های توسعه‌ای در حوزه گاز گفت:«برخی از میادین گازی جدید مانند پروژه‌های توسعه‌ای در حاشیه پارس جنوبی یا میادین مستقل دیگر، در مرحله انعقاد قرارداد قرار دارند؛ حتی برخی از آن‌ها با مشارکت شرکت‌های پتروشیمی در حال نهایی شدن است. اما نباید انتظار داشت این طرح‌ها فوراً اثرگذار باشند. در صنعت نفت و گاز هیچ پروژه‌ای با فشردن یک دکمه فعال نمی‌شود. از زمان آغاز عملیات تا بهره‌برداری، معمولاً حداقل پنج سال زمان لازم است. بنابراین، راه‌حل فوری ما، اصلاح مصرف و تنوع سوخت است، نه صرفاً اتکا به میادین جدید.»

او در پایان تأکید کرد:«همه می‌دانند راه نجات از ناترازی گاز چیست؛ تنوع سوخت، افزایش بهره‌وری و واقعی‌سازی قیمت انرژی. اما تا زمانی که این سیاست‌ها فقط در حد حرف باقی بماند و اجرا نشود، هر زمستان همان بحران تکرار خواهد شد — با قطعی گاز صنایع، افت صادرات و فشار بر بازار ارز کشور.»

https://vaghayesanat.ir/715138کپی شد!
7