ضعف مدیریت در سازمان هواپیمایی کشوری
وقایع صنعت – میگفت به دلیل مشکلات پزشکی توصیه شده بود مسیرهای طولانی بین شهرها را از هواپیما استفاده کنم که تردد با دیگر وسایل نقلیه به دلیل فاصله با مراکز درمانی ریسک بالایی برای من دارند و این امر باعث شد به واسطه نیاز به رفت و آمد در یک روز به پایتخت جهت انجام کاری واجب با چالش پیدا نشدن بلیت هواپیما این پروازها روبرو میشوم تا کار هر روز من ورود به سایتهای فروش به منظور پیدا کردن این شرایط خاص در یک زمان مشخص باشد.
اوایل خردادماه این معجزه برای روز بیستم ماه رخ داد و توانستم یک صندلی در پرواز ۹:۳۰ صبح بر روی یکی از ایرلاین ها بهمنظور رفتن به تهران و ۲۰:۲۰ دقیقه شب بر روی ایرلاین دیگری جهت برگشت رزرو نمایم تا پس از گذشت شش ماه دوندگی شبی را بدون نگرانی استراحت کنم. حالا که ذهنم فراغت بال از پیدا کردن وسیله ایابوذهاب را مییافت، میتوانست متوجه مسائله دیگری پیرامون این موضوع باشد که تکلیف کسانی دیگر علیرغم نیازی که دارند چه میشود و یا اورژانسهای ضرورت را چگونه باید جواب داد؟ زیرا اینگونه رانتها میتوانند با دارا بودن ابزارهای اهرمی در دست، زیادهطلبی و باجخواهی نمایند و پس از دریافت هزینههای کلان در این دوران حصر اقتصادی از نیازمندان بازهم در امر تکریم شهروند و انجام مشتری مداری کوتاهی کنند و بهرغم تذکرات کتبی و شفاهی مسئولان، خطوط قرمز نظام اسلامی را در محدوده کاری خود یعنی سالن ترانزیت و درون هواپیما مدیریت نکنند که تنها سه مهماندار زن رعایت حجاب را نموده و اکثریت بالاتفاق بانوان مسافر اینجا را با سواحل کارائیب اشتباه بگیرند! تا شرکتهای هواپیمایی داخلی علاوه بر اینکه به سود کم در انجام خدمت قانع نباشند، نسبت به رعایت اصول اسلامی در حریم خود بیتفاوت بمانند درحالیکه میدانند جامعه نیازمند این وسیله نقلیه سریع در موارد اضطرار است، هرروز دم از ناسازگاری بزنند و هر چند وقت یکبار خواهان افزایش قیمت بلیتها تا مرز صددرصد باشند!
اگرچه از مزایا و یارانههای بیشمار و ارزانقیمتی در سطح کشور بهرهمند هستند، همین روزها تعداد ۵ شرکت هواپیمایی گرانفروش و متخلف از طریق تعزیرات حکومتی به پرداخت ۱۰۲ میلیارد تومان جریمه نقدی محکوم شدند که سهم یکی از آنها بهتنهایی ۷۰ میلیارد تومان بود و بر سر در این اماکن نیز بیلبوردهای تخلف و گرانفروشی نصب شد! اما نقش متولی اینگونه شرکتها که تعداد آنها نیز کمتر از پنجاه واحد میباشد درحالیکه سازمان مسئول و بالادستیشان همچون یک وزارتخانه با ادارات کل متعدد اداره میشود را چگونه میتوان قضاوت کرد که تنها به ابزار ضعیف اطلاعیه و اخطار و هشدار قناعت میکند و برای نمونه میتوان به آخرین آنها در ۲۴ خردادماه جاری اشاره کرد که میگوید: «این سازمان در خصوص اقدامات صورت گرفته در راستای حمایت از حقوق مسافر و کنترل بازار فروش بلیت هواپیما در طول ماههای اخیر در راستای حمایت از حقوق مسافر و رعایت دستورالعملها و قوانین صنعت هوانوردی و همچنین تأکید و دستور وزیر راه و شهرسازی مبنی بر ممنوعیت فروش چارتری بلیت در مسیرهای هوایی پرترافیک از مبدا و به مقصد (تهران، مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز، اهواز، بندرعباس) و نیز تخلف گرانفروشی برخی از شرکتهای هواپیمایی، اقداماتی ازجمله لغو مجوز ۱۰ شرکت هواپیمایی در برخی از مسیرها به عمل آورد.
همچنین در چارچوب وظایف و مسئولیتهای محوله در قالب قانون سازمان هواپیمایی کشوری و سایر قوانین و مقررات موضوعه، نظارتهای لازم در خصوص الزام رعایت مقررات و بخشنامههای نرخی و سایر الزامات موضوعه صورت گرفته است» که البته متن این اطلاعیه بلند و طولانی است و انشای روانی دارد درحالیکه بعید به نظر میرسد سازمان متولی قدرت مقابله با مافیای چارتری را در باطن امر داشته باشد که ظاهرا تبعیت میخواهد تا شرکتهای ایرلاین بتوانند همچون گذشته از یارانههای پیدا و پنهان استفاده نمایند اما در ساعت ۵ بعدازظهر شنبه ۲۰ خردادماه جاری طی پیامکی از مسافران پرواز شب به اصفهان به دلیل یکساعت تأخیر عذرخواهی میکنند درحالیکه این پرواز با یک تأخیر سهساعته، فرودگاه مهرآباد را ترک میکنند و همان شب سه پرواز کنسل و مسافران اصفهان بهجای ساعت ۲۱:۳۰ در ساعت ۱۵ دقیقه بعد از نیمهشب وارد فرودگاه اصفهان میشوند و به جای استفاده از سرویسهای ویژه و رایگان و یا قیمت مصوب از وسایل نقلیه با قیمت آزاد دو برابری عازم شهرمی گردند درحالیکه به جای پرداخت بهای بلیتهای گرانقیمت و شش ماه سرگردان بودن برای تهیه آن از طرق مختلف میتوانند طول این دو شهر را با سرویسهای دربستی مدرن و مجهز با ثلث قیمت در مدت چهار ساعت طی و خیالشان از هرگونه تأخیرهای اجتنابناپذیر آسوده باشند.
امروز این ایرلاین ها هستند که در مسیرهای تأییدشده، از هواپیماهای در اختیار علیرغم فرسودگی نهایت بهرهوری را با انجام سرویسهای فوقالعاده مینمایند زیرا در وضعیت ویژه اعزام حجاج قرار گرفتهاند و بازار داخلی نیز تشنه پروازهای اضطراری بخصوص برای بیماران و تجار است که سازمان هواپیمایی کشوری همچنان روش خود را بر مدارا پایدار نمایند و بدون شک و نهایتا دود این آتش به چشم جامعه نیازمند میرود. البته شاید بتوان لغو پروازهای متعدد را طی این روزها مرتبط با پذیرش انجام عملیات حج دانست اما جای این سوأل خالی است که آیا بهتر نبود ایرلاین ها از پیشفروش صندلیها خودداری کرده و با حداقل یکی دو فروند از ناوگان هوایی را بهعنوان ذخیره و رزرو احتیاطی در آشیانه نگه میداشتند تا اینگونه خدمات مثبت اعزام نود هزار زائر بیتالحرام را در دوران سفر حجاج لوث نکرده باشند؟!