بیم و امید خلق ارزش افزوده در اقتصاد
وقایع صنعت – اما آنچه سبب رشد این صنعت شده است، نه حمایتهای دولت و نه انحصاری بودن آن به نفع جریانهای متعدد در کشور، بلکه بیش از هرچیز مرهون تلاش صنعتگران این حوزه بوده است. حتی از پس شرایط کنونی جامعه ایران با وجود تحریمها، نوسانات نرخ ارز و تغییرات یک شبه در سیاستهای کلان کشور چرخ تولید متوقف نشد.
نگاهی به آمار و ارقام موجود نشاندهنده آن است که با وجود پشت سر گذاشتن یک سال پر التهاب، حجم معاملات محصولات پلیمری در سال گذشته بر اساس آمارهای بورس کالا از ۵/ ۴ میلیون تن فراتر رفت، در حالی که سال ۱۴۰۰ این رقم حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تن بود؛ در واقع با وجود آنکه سال گذشته سالی پرنوسان برای صنعت پلیمر بود، حجم معاملات در بورس کالا ۲۰ درصد افزایش پیدا کرد. این آمار بیش از هرچیز نمایانگر آن است که دانش فنی صنعت پلیمر در حال ارتقا است و صنایع تکمیلی در مسیر بلوغ صنعتی حرکت میکنند؛ اما برای آنکه روند رشد تولید در سال جاری برای این صنعت حفظ شود و صنعتگران بتوانند برنامهریزی بلندمدت برای رونق تولید داشته باشند، بیش از هر چیز به شرایط امن و قابلپیشبینی نیازمندند. به شکلی که نابهسامانی در بدنه سازمانی کشور، از استیضاح وزیر صمت تا تاسیس وزارت بازرگانی، صنعتگران را بیش از هر زمان دیگری نگران میکند. با این حال پیشبینی فعالان این صنعت آن است که مسیر افزایش تولید آنچنان که سال گذشته رخ داد، در سال جاری هم ادامه یابد.
توجه به صنعت پلیمر از آن جهت اهمیت دارد که نگاهی به جایگاه صنایع پلیمر در زنجیره ارزش اقتصاد ایران نشان میدهد، حجم پروانههای بهرهبرداری صادره از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت، در حوزه صنعت پلیمر ۲۰ میلیون تن بوده که از این مقدار ۱۳ میلیون تن پروانههای فعال هستند. بنابراین این صنعت نقش مهمی در اقتصاد کشور دارد چرا که میتواند ارزشافزوده قابلتوجهی خلق کند.
از سوی دیگر نگاهی به تولید ناخالص داخلی نیز نشان میدهد حدود ۵/ ۱ درصد از کل تولید ناخالص داخلی سهم صنعت پلیمر بوده است، همچنین آمارهای مربوط به میزان اشتغال نیز حکایت از آن دارد که از ۸ میلیون نفر شاغل در بخش صنعت کشور، بیش از یک میلیون نفر در صنعت پلیمر مشغول به کار هستند. بنابراین با تکیه بر این آمار، روشن است که نمیتوان از کنار این صنعت به آسانی گذشت.
با این حال این صنعت هم مانند سایر صنایع کشور با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند که آرامش صنعتگران را بر هم میزند؛ از جمله موضوع نوسان مداوم نرخ ارز، دستورالعملها و آییننامههایی که نه تنها به حمایت از صنعت و صنعتگر نمیپردازند بلکه در مقابل این گروه قرار میگیرند؛ سیاستهای کلانی که بدون نظرخواهی از تشکلهای تخصصی و بیتوجه به منافع صنایع تکمیلی کشور تدوین میشود، همه و همه سبب شده زیربنای این صنعت عظیم نهتنها هر روز ریشهدارتر نشود بلکه با سرعت کمتری پیشرفت کند.
سخن پایانی آنکه صنعت پلاستیک در ایران هنوز در میانه راه است اما اگر هماهنگی و همکاری میان صنایع بالادست و سایر نهادهای تصمیمگیر از بانک مرکزی تا وزارت صمت از بورس کالا تا شرکتهای پتروشیمی ایجاده شود و بهبود یابد، سبب میشود کالای نهایی پلاستیک نیز به عنوان یک محصول ایرانی جای خود را میان سایر صنایع ایرانی باز کند تا نسل آینده کشور به این صنعت هم مانند سایر صنایع ملی افتخار کند.
اما در شرایطی که در بسیاری از کشورهای همسایه برنامهریزی و سیاستگذاری به سمت بهبود و پیشرفت فضای کسبوکار در صنعت پلاستیک حرکت میکند، صنعت پلیمر ایران با دغدغهای به نام امید دستوپنجه نرم میکند؛ صنعتگر امروزی اطمینان لازم و کافی از ثبات نسبی در کشور را متصور نیست و این شرایط سبب میشود به جای آنکه به فکر توسعه باشد تنها در مسیر حفظ شرایط موجود حرکت کند.