وقتی رم نفس میکشد: دو دشمن کهنه، فردا در قلب اروپا؛ مذاکره یا مانور تاکتیکی؟

وقایع صنعت – فردا صبح، رم میزبان یکی از حساسترین پروندههای ژئوپلیتیک قرن بیستویکم خواهد بود. ایران و ایالات متحده، پس از ماهها تنش، در پایتخت ایتالیا – باواسطه یا بیواسطه – دوباره در برابر یکدیگر مینشینند. اما این بار، نه تنها برای چانهزنی بر سر اورانیوم و تحریم، بلکه برای عبور از یک پیچ تاریخی که میتواند کل خاورمیانه را یا به آرامش نسبی برساند، یا به ورطهی آشوبی جدید سوق دهد.
درست در ساختمانی سنگی و خاموش در قلب رم، جایی که روزگاری دیپلماتهای جنگ سرد برای جلوگیری از جنگ هستهای در آن قدم میزدند، اکنون نمایندگان دو دشمن دیرینه پا میگذارند. ایران، با تیمی محافظهکار، تحلیلگر و حساس به خطوط قرمز داخلی، و آمریکا، با گروهی حرفهای، مسلح به سناریوهای چندلایه.
اما چهرهای که بیش از همه توجهات را در طرف آمریکایی به خود جلب کرده، “برت ویتکاف” است – مردی با ظاهر آرام، اما ذهنی چابک و صبور. ویتکاف، که سابقه سالها فعالیت در نهادهای امنیتی و دیپلماتیک دارد، به گفته منابع مطلع، نهفقط برای مذاکره آمده، بلکه برای مدیریت بازی آمده است.
برخلاف بسیاری از مذاکرهکنندگان کلاسیک آمریکایی که با اسناد قطور و چهرهای خشک وارد جلسات میشوند، ویتکاف تیمش را در چند حلقه تخصصی چیده: یکی برای رصد لحظهای واکنش تهران، یکی برای ارزیابی بستر رسانهای و افکار عمومی، و دیگری برای طراحی بستههای پیشنهادی منعطف. او اعتقاد دارد که “مذاکره موفق، نه در جلسه بلکه در آمادهسازی قبل از آن پیروز میشود.”
منابع نزدیک به تیم آمریکا تأیید میکنند که ویتکاف سه سناریوی کلیدی را آماده کرده:
۱. سناریوی گامبهگام: تعلیق تدریجی غنیسازی در برابر آزادسازی کنترلشده پولهای بلوکهشده ایران.
۲. سناریوی سکوت تاکتیکی: اگر تهران عقبنشینی نکند، آمریکا وارد فضای سکوت عمومی میشود، اما زیرپوستی فشار اقتصادی و سایبری را افزایش میدهد.
۳. سناریوی توافق محدود امنیتی: تمرکز بر مهار نیروهای نیابتی ایران در یمن، لبنان و عراق بهعنوان برگ برندهای برای توقف موقت تشدید تنش در تنگه هرمز.
تهران، که همزمان درگیر پروندههای داخلی، فشار افکار عمومی و رقابتهای منطقهای است، با تیمی نسبتاً سنتی وارد میدان میشود. منبعی مطلع از طرف ایرانی میگوید: “ما با دست پر نمیآییم، اما با گوشهای باز میآییم.” سیاست ایران، بیشتر مبتنی بر شنیدن و انتقال پیام به تهران است تا تصمیمگیری فوری در رم.
با این حال، خطوط قرمز ایران همچنان مشخصاند:
– برداشتهشدن بخش قابلتوجهی از تحریمها قبل از هر عقبنشینی هستهای
– دریافت تضمینهای عملی (نه فقط زبانی) برای عدم خروج دوباره آمریکا از توافق
– اجتناب از ورود به پروندههای غیرهستهای، بهویژه مسائل منطقهای
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که مذاکره رم بیشتر شبیه آزمون یکدیگر است تا یک نقطه عطف تاریخی. اما آنچه مذاکره فردا را متفاوت میکند، نه فقط زمان یا مکان آن، بلکه نقشه ذهنی ویتکاف است؛ مردی که بهجای تقابل مستقیم، با استفاده از تاکتیکهای پنهان، میخواهد طرف مقابل را وادار به «قدم اول» کند – بدون آنکه خودش متهم به عقبنشینی شود.
ممکن است فردا بدون توافق رسمی به پایان برسد، اما نفس این دیدار، بهویژه در زمانهای که خاورمیانه در التهاب کامل است، خود یک پیام است: دشمنان هم میتوانند گاهی حرف بزنند، نه لزوماً برای صلح، بلکه برای مدیریت جنگ.
رم نفس میکشد؛ اما نه از روی آرامش، بلکه از سنگینی تصمیماتی که فردا، پشت درهای بسته، سرنوشت یک منطقه را شکل خواهد داد.