بازیگران خاکستری در جهانی رنگارنگ: موازنه ترکیبی در عصر قدرتهای خیزان

وقایع صنعت – مقدمه: پایان دوران دوگانهها: روزی جهان میان شرق و غرب، کمونیسم و لیبرالیسم، آمریکا و شوروی تقسیم شده بود. سیاست خارجی کشورها در چنین دنیایی ساده بود: انتخاب کن و بایست. اما اکنون، در جهانی سرشار از قدرتهای خیزان، تهدیدهای چندلایه، و فرصتهای پراکنده، دیگر هیچکس نمیتواند فقط «دوست یا دشمن» باشد. ما وارد دوران موارنه ترکیبی چندجانبه شدهایم؛ دنیایی که خاکستری است، پیچیده است، و تنها بازیگران هوشمند در آن میمانند.
موارنه ترکیبی: بازی با چند قدرت، با چند ابزار
موارنه ترکیبی یعنی کشوری بتواند:
۱- همزمان با چند قدرت همکاری اقتصادی داشته باشد.
۲- با یکی ائتلاف امنیتی، با دیگری رقابت تکنولوژیک.
۳- دیپلماسی فرهنگی با دیگران.
دیگر دوران “با ما یا علیه ما” گذشته است. امروز شعار کشورها این است: «با همه، تا آنجا که منافع ملیام اجازه دهد»
چرا این نوع موارنه مهم است؟
۱- چون جهان دیگر دو قطبی نیست؛ بلکه چندقطبی و سیّال است.
۲- کشورها نه با ارتش، بلکه با دیپلماسی، اقتصاد، فناوری، رسانه و مهاجرت بازی میکنند.
۳- فرصتها توزیعشدهاند: تکنولوژی در غرب، منابع در جنوب، بازار در شرق، انرژی در خاورمیانه، امروزه چه کاربردهایی دارد؟ کاربرد ۱: سیاست خارجی آمریکا در برابر چین، کاربرد ۲: سیاست ترکیه، کاربرد ۳: چین در مقابل آمریکا
نتیجهگیری: آینده برای خاکستریهاست
در جهانی که تضادهای ایدئولوژیک جای خود را به ائتلافهای موقت، رقابتهای چندبُعدی، و منافع پراکنده داده، تنها کشورهایی زنده میمانند که:
۱- هوش ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ترکیبی داشته باشند.
۲- بتوانند از همه ابزارهای نرم و سخت استفاده کنند.
۳- از دوست و دشمن، اهرم بسازند نه وابستگی.
۴- «خاکستریبودن هوشمندانه» را به رسمیت بشناسند.
بازیگران واقعی قرن بیستویکم، نه سفیدند نه سیاه. آنها خاکستریاند؛ با مغزی فعال، دستانی باز، و چشمانی همیشه نگران توازن قدرت.