چالشها و راهکارهای مدیریت رسانهای در بحران کنونی

وقایع صنعت – در شرایط که شاهد تجاوز اسرائیل غاصب به کشور عزیزمان هستیم، مدیریت مؤثر فضای رسانهای نقشی حیاتی در شکلدهی به افکار عمومی داخلی و خارجی و همچنین در پیشبرد اهداف ملی ایفا میکند. این امر مستلزم برنامهریزی دقیق، هماهنگی گسترده و استفاده بهینه از ابزارهای رسانهای مدرن است. عدم آمادگی در حوزه مذکور میتواند منجر به سردرگمی عمومی، تقویت پروپاگاندای دشمن و در نهایت، تضعیف موقعیت کشور شود. لذا در ادامه به بررسی ابعاد مختلف مدیریت رسانهای در این شرایط بحرانی میپردازیم.
یکی از اقدامات کلیدی و بسیار مهم، معرفی یک فرمانده رسانهای است. شخصی با تجربه و دانش کافی در عرصه ارتباطات و جنگ روانی که بتواند کلیه اقدامات رسانهای را هماهنگ و هدایت کند. این فرمانده، مسئول تعیین سخنگوی واحد جنگ نیز خواهد بود؛ فردی که به صورت شفاف، دقیق و با رویکردی هماهنگ، اطلاعات را به رسانهها و عموم مردم ارائه میدهد. اقدام ذکر شده از پراکندگی اطلاعات و شایعات جلوگیری کرده و موجب افزایش اعتماد عمومی میشود.
در این شرایط حساس، تعامل بیشتر رئیس جمهور، مسئولان ارشد کشور و استانی با مردم از طریق رسانهها امری ضروری است. شفافیت و پاسخگویی به پرسشهای عمومی میتواند اعتماد مردم را جلب کرده و به انسجام ملی کمک کند. ایجاد یک اتاق فکر رسانهای متشکل از متخصصان ارتباطات، تحلیلگران سیاسی و کارشناسان رسانهای نیز برای ارائه راهبردهای مناسب و پاسخگویی به تحولات روز، بسیار مهم است. به همین منظور، اختصاص یک شبکه یا برنامه تلویزیونی ویژه پوشش جنگ میتواند به انتقال به موقع و دقیق اطلاعات و تحلیلهای مرتبط کمک کند.
همزمان با فعالیتهای داخلی، توسعه دیپلماسی رسانهای و تقویت رسانههای برون مرزی از اهمیت ویژهای برخوردار است. رساندن پیام کشور به مخاطبان بینالمللی با استفاده از روایتهای دقیق و مستند، میتواند به شکلگیری افکار عمومی جهانی در جهت حمایت از حقایق و منافع ملی کمک کند. در این راستا، انتخاب کلیدواژههای مناسب و متناسب در رسانهها بسیار مهم است تا بتوان پیام مدنظر را به طور مؤثر و بدون ابهام به مخاطبان منتقل کرد.
با توجه به شدت جنگ روایتها در شرایط بحرانی، ارتقای سواد رسانهای عموم مردم به منظور توانایی تفکیک اخبار صحیح از شایعات، ضروری است. این امر مستلزم برگزاری کارگاهها، آموزشهای عمومی و انتشار مطالب آموزشی در زمینه مذکور است(البته می بایست بیشتر در شرایط عادی این مهم صورت پذیرد).
در سویی دیگر تدوین دستورالعمل رسانهای در شرایط جنگی، به منظور ایجاد چارچوبی برای فعالیت رسانهها و جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست یا مخرب، امری حیاتی است. ایجاد مراکز مشاوره و پاسخگویی به سؤالات عمومی نیز میتواند در کاهش اضطراب و نگرانی مردم نقش موثری داشته باشد.
به منظور بهبود مدیریت رسانهای، میتوان از تجربیات رسانه های جهان در دوران جنگ بهره گرفت و بهترین شیوهها را با شرایط کشور تطبیق داد. ضمن اینکه اعلام شفاف محدودیتهای احتمالی در انتشار اطلاعات، به منظور حفظ امنیت ملی، ضروری است.
همچنین استفاده از ظرفیتهای هوش مصنوعی در پایش فضای رسانهای، شناسایی شایعات و تحلیل دادهها میتواند به افزایش کارایی و سرعت در مدیریت بحران کمک کند. نهایتا، دستیابی به مرجعیت رسانهای واحد و معتبر و هدایتگری رسانهها در کنار همکاری سازنده روابط عمومیهای مختلف، میتواند زمینه را برای پوشش مؤثر و کارآمد بحران کنونی فراهم کند.
در پایان نیز باید عنوان کرد، تهیه دستورالعملها و راهنماهای تخصصی از سوی انجمنهای رسانهای میتواند به استانداردسازی پوشش رسانه ها و افزایش کیفیت اطلاعات ارائه شده کمک کند. و سرانجام، مستندسازی جنگ به عنوان آرشیوی از وقایع و تجارب برای استفاده در آینده، امری ضروری و پرارزش است.