تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک ایران و ضرورت راهبرد مقاومت پایدار

وقایع صنعت – اقدامات تجاوزکارانهی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، ضرورت تدوین و اجرای راهبردی مبتنی بر درک عمیق از ماهیت دشمن و ارادهی او را آشکار ساخته است. حملهی اخیر، صرف نظر از جزئیات تاکتیکی، نشاندهندهی تلاش دشمن برای تضعیف ارادهی ملی ایران و بر هم زدن ثبات منطقهای است. در این گزارش، با الهام از دوازده گزارهی کلیدی در مورد راهبرد جنگ، به بررسی ابعاد این تجاوز و چگونگی مقابلهی مؤثر با آن میپردازیم.
اول: پیروزی در این نبرد ارادهها، نه به سرعت عمل در واکنشهای اولیه، بلکه به پایداری و مقاومت استوار ایران بستگی دارد. عقبنشینی زودهنگام، به معنای شکست در برابر زورگویی و تقویت جبههی دشمن خواهد بود.
دوم: راهبرد موفق در برابر رژیم صهیونیستی و آمریکا، مستلزم درک عمیق از اهداف و انگیزههای آنان و نقاط ضعف و آسیبپذیریهایشان است. این درک، پایه و اساس طراحی هرگونه اقدام تلافیجویانه یا بازدارنده است.
سوم: هدف از هر اقدام تلافیجویانه باید فرسایش ارادهی دشمن و تضعیف توانایی او در تجاوزات بعدی باشد، نه صرفا وارد آوردن خسارات مادی. پاسخهای سطحی و واکنشهای احساسی، نتیجهی مطلوبی نخواهد داشت.
چهارم: ایران میتواند با اعمال فشار روانی مستمر و وارد آوردن ضربات متوالی و حساب شده، ارادهی دشمن را تضعیف کند، حتی اگر از لحاظ قدرت نظامی، برتری کامل نداشته باشد.
پنجم: ارادهی فرماندهان و رهبران ایران، نقش تعیینکنندهای در موفقیت راهبرد مقاومت دارد. اتخاذ تصمیمات قاطع و مدیریت صحیح روحیهی ملی، از ارکان اصلی پیروزی خواهد بود.
ششم: در این جنگ فرسایشی اما، مدیریت راهبردی مؤثر و حفظ روحیهی ملی، از هرگونه برتری عددی یا تسلیحاتی مهمتر است.
هفتم: هرگونه اقدام غافلگیرانه باید به ایجاد شکاف در ارادهی سیاسی و اجتماعی دشمن و تضعیف جایگاه منطقهای آن منجر شود، نه صرفا خسارات نظامی محدود.
هشتم: هدف نهایی عملیات نظامی و دیپلماتیک، باید تسلط بر ارادهی تصمیمگیرندگان در رژیم صهیونیستی و آمریکا و وادار کردن آنان به پایان دادن به تجاوزات باشد، نه صرفا بازپسگیری اراضی اشغالی.
نهم: راهبرد دفاعی موفق در برابر تجاوزات، بر ترکیب قدرت بازدارندگی و پایداری ارادهی ملی استوار است.
دهم: درک صحیح از ارادهی دشمن و نقاط ضعف روحی و روانی او، به اندازهی اطلاعات تاکتیکی اهمیت دارد. بهرهگیری از این شناخت در طراحی راهبرد، ضروری است.
یازدهم: حفظ پایداری ملی و وارد آوردن ضربات متقابل و موازنهساز به دشمن، پیش از هرگونه مذاکره یا توافق آتشبس، یک ضرورت استراتژیک است.
دوازدهم: هرگونه توافقی که منجر به دفع کامل تهدیدات و اقدامات تهاجمی دشمن نشود و دست او را برای اقدامات بعدی باز بگذارد، ناقص و ناقض است و عواقبی جبرانناپذیر خواهد داشت.
در خاتمه، باید تأکید کرد که اقدامات تجاوزکارانهی رژیم صهیونیستی و آمریکا، نه تنها محکوم است، بلکه میبایست با مقاومت پایدار و راهبردی هوشمندانه، به شکست کشانده شود. ایران با تکیه بر قدرت ملی خود و بهرهگیری از راهبردهای مناسب، میتواند این چالش را پشت سر بگذارد و از تمامیت ارضی و منافع ملی خویش دفاع کند.