از آتشبس نظامی تا جنگ روایتها؛ نبرد برای اشغال اذهان عمومی

وقایع صنعت – آتشبس نظامی موقت، تنها پرده از نبرد واقعی بر سر کنترل روایتها و تصرف اذهان عمومی برداشت. جنگی که در آن رژیم اشغالگر صهیونیستی و حامیان غربیاش، با اتکا بر ماشین رسانهای عظیم و تهاجمی خود، میکوشند تا وحشیگریهای میدانی را توجیه کرده، قربانی را مهاجم و جلاد را ناجی معرفی کنند.
صهیونیستها با مدیریت حرفهای شبکههای اجتماعی و بهرهبرداری از تمامی ظرفیتهای رسانهای جهانی، در حال مهندسی ادراک عمومی و وارونهنمایی حقیقت هستند. سخنرانیهای هدفمند و هوشمندانه در مجامع بینالمللی، بویژه با هدف فریب نسل جوان غربی، بخشی از این استراتژی فریبکارانه است که با استفاده از پلتفرمهای وسیع، ذهن مردم جهان را به اشغال خود درآوردهاند. رسانههایی مانند ایراناینترنشنال نه صرفاً یک رسانه، بلکه سلاح جنگی و بخشی از ساختار نظامی دشمن در این نبرد محسوب میشوند؛ جایی که بسیاری از کاربران به ظاهر عادی نیز ناخواسته به سربازان نامرئی پروژه دروغپردازی و عملیات روانی آنها تبدیل شدهاند.
در مقابل این هجوم بیسابقه و سازمانیافته، مقابله با روایتسازی دروغین و افشای جنایات بیشمار دشمن، وظیفهای حیاتی و فوری است. رسانههای ما باید از قالبهای کهنه و تکبعدی فاصله گرفته و با زبانی حرفهای، گفتوگومحور و محتوای غنی، به افکار عمومی جهانی، خصوصاً نسل جوان، احترام بگذارند و حقیقت تجاوز و سبوعیت رژیم صهیونیستی و همدستانش را روایت کنند. پرهیز از محتوای شعاری و تحریکآمیزی که خوراک روایتسازی دشمن را فراهم میکند و به او امکان مظلومنمایی میدهد، ضروری است.
غیبت دیپلماتیک و رسانهای در صحنههای مهم جهانی و واگذاری این میدان به رقبای متخاصم، ضعف بزرگی است که باید جبران شود. رسانه صرفاً بازتاب جنگ نیست، بلکه خودِ جنگ است. نادیدهگرفتن قدرت رسانه و ابزارهای نوین آن، میتواند پیروزیهای میدانی را به شکستهای روانی بدل کرده و فضا را برای پیشبرد اهداف متجاوزان مهیا سازد.
در نهایت اینکه برای مقابله مؤثر با این جنگ ترکیبی، رسانههای داخلی باید خود را به زیرساختهای فنی، انسانی متخصص و ساختارهای لازم برای ایفای نقش فعال و اثربخش در جنگ روایتها مجهز کنند. حکمرانی صحیح بر رسانههای مردمی و پلتفرمهای داخلی، و نگاهی راهبردی و امنیتی فراتر از برخوردهای صرفاً قضایی به فضای مذکور، کلید پیروزی در این نبرد تعیینکننده است. این میدان اشغالشده اذهان عمومی، با تهاجمی هوشمندانه و چندلایه، نیازمند پاسخی قاطع و تمامعیار در سطح حکمرانی و رسانه است.