بازتعریف امنیت ملی ایران در محیط متحول منطقه‌ای

حوادث اخیر و تهدیدات متصور علیه خاک میهن ما، ضرورت بازنگری بنیادین و تحولی عمیق در سند راهبرد ملی نظامی و امنیتی کشور را بیش از پیش آشکار ساخته است.

وقایع صنعت – حوادث اخیر و تهدیدات متصور علیه خاک میهن ما، ضرورت بازنگری بنیادین و تحولی عمیق در سند راهبرد ملی نظامی و امنیتی کشور را بیش از پیش آشکار ساخته است. این بازنگری باید نه تنها همسو با محیط پویا، پرچالش و سرشار از تهدیدات نوین و پیچیده منطقه‌ای و بین‌المللی باشد، بلکه باید به ایران امکان دهد تا نقشی فعال و پیشرو در شکل‌دهی به نظم امنیتی آینده منطقه ایفا کند. در غیر این صورت، ایران نه تنها از سیر تحولات نظامی، امنیتی و سیاسی جهان عقب خواهد ماند، بلکه مجبور به تحمل هزینه‌هایی گزاف، غیرقابل جبران و آسیب‌های پایداری بر امنیت و منافع ملی خود خواهد شد.

درک صحیح از مفهوم “بازدارندگی” در شرایط جدید نظامی و امنیتی غرب آسیا، حیاتی است. بازدارندگی دیگر صرفاً یک مفهوم دفاعی منفعل نیست، بلکه یک راهبرد فعال و پویاست که اعتبار آن در گرو نمایش عینی و اراده قاطعانه برای تحمیل “هزینه غیرقابل قبول” بر هر متجاوز است. این هزینه می‌تواند شامل ابعاد نظامی، سایبری، و منطقه‌ای باشد و هرگونه تأخیر یا نادیده انگاشتن تهدیدات معتبر، تنها به تشدید بحران و افزایش هزینه‌های انسانی و مادی منجر خواهد شد. لذا، در صورت شناسایی منبع تهدید معتبر و قریب‌الوقوع، اتخاذ استراتژی حمله موثر و پیش‌دستانه، به عنوان جزئی جدایی‌ناپذیر از دکترین بازدارندگی فعال، ضروری است.

عوامل شکل‌دهنده بازدارندگی برای دشمنان ایران، به ویژه اسرائیل و ایالات متحده، فراتر از توانمندی‌های صرفاً نظامی، تابعی از محاسبات پیچیده هزینه-فایده و ارزیابی جامع ریسک‌ها و پیامدهای احتمالی اقدامات خصمانه است. این محاسبات نه تنها ظرفیت‌های تلافی‌جویانه و ضربه‌زننده ایران در ابعاد مختلف(نظامی، سایبری و منطقه‌ای)، پیامدهای بالقوه گسترش درگیری و بی‌ثباتی در منطقه، و واکنش‌های احتمالی جامعه بین‌الملل را شامل می‌شود، بلکه نقش حیاتی رسانه و جنگ اطلاعاتی را نیز در بر می‌گیرد. در عصر حاضر، جنگ ادراکی و روایت‌سازی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، به اندازه جنگ در میدان نبرد، در تعیین سرنوشت رویارویی‌ها سرنوشت‌ساز است. توانایی شکل‌دهی به افکار عمومی داخلی و خارجی، سلب مشروعیت از اقدامات دشمن و اقناع جامعه جهانی در خصوص حقانیت مواضع، یک توانمندی استراتژیک است که به صورت مستقیم بر محاسبات دشمن و در نتیجه، بر اعتبار بازدارندگی تأثیر می‌گذارد.

با توجه به این پیچیدگی و تحول در ماهیت تهدیدات و ابزارهای بازدارندگی(که شامل ابعاد نظامی و اطلاعاتی-ادراکی می‌شود)، اتکا به استراتژی‌ها، اصول و فرامین دهه های گذشته، در فضایی که از اساس متحول گشته، نه تنها ناکارآمد است بلکه می‌تواند امنیت ملی را به خطر اندازد. نیاز مبرم به بازتعریف پارادایم‌های امنیتی، بهره‌گیری حداکثری از فناوری‌های نوین، تقویت بی‌وقفه قابلیت‌های اطلاعاتی و سایبری، و تدوین یک دکترین دفاعی-تهاجمی چابک، منعطف و متناسب با واقعیت‌های جدید منطقه‌ای و جهانی، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

در نهایت این تحول راهبردی، نه صرفاً یک گزینه، بلکه یک الزام حیاتی برای تضمین بقا و ارتقاء جایگاه ایران در نظم نوین منطقه‌ای و جهانی است. ایران باید با نگاهی پیشرو و جامع‌نگر، خود را برای مواجهه با چالش‌های آینده آماده سازد و با اتخاذ رویکردی هوشمندانه و پویا در تمامی ابعاد قدرت، از جمله نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، به بازدارنده‌ای فعال و تعیین‌کننده تبدیل شود. تنها از این رهگذر است که می‌توان منافع ملی را صیانت کرده، امنیت پایدار را تامین نمود و ایران را به بازیگری قدرتمند و تاثیرگذار در معادلات پیچیده منطقه‌ای و جهانی بدل ساخت. این دگرگونی نه تنها به معنای آمادگی برای مقابله با تهدیدات آشکار است، بلکه بیانگر ظرفیت ایران برای پیش‌بینی، شکل‌دهی و مدیریت آینده امنیتی خود و منطقه خواهد بود.

https://vaghayesanat.ir/714692کپی شد!
9181