پس از ۱۲ روز تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا به خاک ایران و پیشنهاد آتشبس، رسانههای جهانی با تمرکز بر «غیبت» رهبر جمهوری اسلامی، سعی در ایجاد برتری روانی داشتند؛ در حالی که مقامات اسرائیلی خود در پناهگاه بودند. اما حضور بهموقع آیتالله خامنهای در شب عاشورا، تمامی برنامههای رسانهای دشمن را خنثی و به ضربهای راهبردی بدل کرد، به طوری که تحلیلگران ایشان را «بزرگترین استراتژیست جنگ شناختی» نامیدند.
پیشنهاد سردبیر خوراک خبرخوان خوراک اتم
شهادت جانگداز و مظلومانه سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران وفادار و جانبرکفش، نه صرفاً حادثهای تاریخی، بلکه سرچشمهای جوشان از آموزههای ابدی است که در تاروپود زمان ریشه دوانده و اثری زوالناپذیر بر جای نهاده است.
پایداری و انسجام بینظیر ملی ایران، نه تصادفی، بلکه ریشه در فهم عمیق تاریخی و فرهنگی ملتی دارد که در پرتو رهبری بصیر و هدایتکننده، و با تکیه بر "غیرت" و حس میهنپرستی ذاتی خود، هرگونه توطئه تجزیه و تفرقه را به فرصتی برای تقویت وحدت و استقامت تبدیل کرده است.
سیاستهای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، همواره نشاندهنده نادیدهانگاری آشکار قوانین و مقررات بینالمللی و رویهای ثابت در نقض توافقها و آتشبسها بوده است.
حوادث اخیر و تهدیدات متصور علیه خاک میهن ما، ضرورت بازنگری بنیادین و تحولی عمیق در سند راهبرد ملی نظامی و امنیتی کشور را بیش از پیش آشکار ساخته است.
آتشبس نظامی موقت، تنها پرده از نبرد واقعی بر سر کنترل روایتها و تصرف اذهان عمومی برداشت. جنگی که در آن رژیم اشغالگر صهیونیستی و حامیان غربیاش، با اتکا بر ماشین رسانهای عظیم و تهاجمی خود، میکوشند تا وحشیگریهای میدانی را توجیه کرده، قربانی را مهاجم و جلاد را ناجی معرفی کنند.
شاید بتوان ارزشمندترین و عمیقترین دستاورد این دوره از رویارویی را تجلی دوباره همبستگی و وحدت ملی دانست.
در شرایط کنونی و پس از جنگ 12 روزه که در آن حاصلی جز شکست برای آمریکا و اسرائیل نبود، تقویت انسجام داخلی و همبستگی ملی، بهعنوان یک اولویت راهبردی، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.
سرمایه اجتماعی مقاومت مردم، باید در مسیر توسعه پایدار، همهجانبه، عادلانه و مشارکتی ایران قرار گیرد. این مهم، مستلزم توزیع عادلانه ثروت، کاهش شکاف طبقاتی، ایجاد فرصتهای برابر و مشارکت فعال مردم در تصمیمگیریهای کلان است.
اقدامات تجاوزکارانهی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، ضرورت تدوین و اجرای راهبردی مبتنی بر درک عمیق از ماهیت دشمن و ارادهی او را آشکار ساخته است.
حمله موشکی ایران به پایگاه العدید، نقطه عطفی در تحولات ژئوپلیتیک منطقه به شمار میرود. این اقدام، ضمن نمایش قدرت و اراده ایران برای دفاع از منافع ملی خود، میتواند معادلات قدرت را به نفع محور مقاومت تغییر داده و زمینه را برای ایجاد یک نظم نوین منطقهای مبتنی بر عدالت، امنیت و همکاری فراهم سازد.
اشتباه محاسباتی بزرگ آمریکا و متحدانش در این است که قدرت و اراده پولادین ملت ایران را دستکم گرفتهاند. ایران، با تکیه بر توانمندیهای بومی و ایمان راسخ به پیروزی، در برابر هرگونه تجاوزی ایستادگی خواهد کرد و نه تنها از کیان خود دفاع می کند، بلکه به یاری خداوند، خوابهای آشفته دشمنان را برای همیشه آشفتهتر خواهد ساخت.